دیکشنری
داستان آبیدیک
کار انجام شده
english
1
Law
::
1. accomplished work 2. fait accompli
فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
کار آبرومندانه
کار آزموده
کار آفرین
کار آفرینی
کار آموزگاه
کار آموزی
کار آموزی تخصصی
کار اجباری
کار اداری
کار ارزشمند
کار از محکم کاری عیب نمی کند
کار استادانه
کار اشتراکی
کار افتادن
کار امدادی
کار انجام شده
کار بدون مزد
کار برگ
کار برگ نهایی
کار بزرگ
کار بیهوده
کار بیهوده کردن
کار پژوهی
کار پیچیده
کار تأیید شده کار گواهی شده
کار تراکمی
کار توام
کار تولیدی
کار جامع
کار حیاتی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید